وَ مِنْ كَلام لَهُ عَلَيْهِ السَّلامُ
از سخنان آن حضرت است
- لَمّا هَرَبَ مَصْقَلَةُ بْنُ هُبَيْرَةَ الشَّيْبانِىُّ اِلى مُعاوِيَةَ. وَ كانَ قَدِ ابْتاعَ سَبْىَ بَنى ناجِيَةَ
به وقتی که مصلقة بن هُبَیره شیبانی به سوی معاویه فرار کرد. مصلقه اسرای بنی ناجیه
مِنْ عامِلِ اَميرِالْمُؤْمِنينَ عَلَيْهِ السّلامُ وَ اَعْتَقَهُمْ، فَلَمّا طالَبَهُ بِالْمالِ
را از عامل امیرالمؤمنین(ع) خریده و آزاد نموده بود (و حدود نیمی از مبلغ را نپرداخته بود). زمانی که حضرت
خاسَ بِهِ وَ هَرَبَ اِلَى الشّامِ.-
بهای آن را خواست خیانت کرده به شام گریخت.
قَبَّحَ اللّهُ مَصْقَلَةَ، فَعَلَ فِعْلَ السّادَةِ، وَ فَرَّ فِرارَ الْعَبيدِ. فَما اَنْطَقَ
خدا مصقله را خیر ندهد، عمل کرد عمل بزرگان، و فرار کرد فرار بردگان. او ستایش کننده خود
مادِحَهُ حَتّى اَسْكَتَهُ، وَلا صَدَّقَ واصِفَهُ حَتّى بَكَّتَهُ. وَ لَوْ اَقامَ
را هنوز گویا نکرده خاموش نمود، و وصف کننده اش را هنوز تصدیق نکرده سرکوب کرد. اگر پیش ما می ماند
لاََخَذْنا مَيْسُورَهُ، وَ انْتَظَرْنا بِمالِهِ وُفُورَهُ.
آنچه مقدورش بود از او می گرفتیم، و به انتظار فراوانی مالش برای تسویه بقیه آن می ماندیم.